از نظر روحی نیاز دارم که یه دوست صمیمی تمام وقت داشته باشم.
ف پیامامو سین میکنه فقط! حتی سین هم نمیکنه به نظرم و ویسهامم گوش نمیکنه گمونم... بالاخره قابل درکه چون ما کلا دو روز همو دیدیم و اون طیق آخرین اطلاع من توی کات یا شرایط مشابه هست و احتمالا حوصله دور و بریاشم نداره چه برسه به من جدید و پیگیر!! این کاملا قابل درکه ولی اینکه مخ من اینو نمیفهمه نمیدونم چه کوفتیه.
بقیه بچه هام هرکی سرش توی زندگیشه و خداوکیلی پیامامو هروقت و هرموقع جواب میدن حتی ساعتها تلفنی صحبت میکنن با من... ولی اقناع نمیشم نمیدونم چه مرگمه. امروز به هدایتی هم پیام دادم یکم دیر و سرد جواب داد کلا یخ کردم :/
تایم زیادی از امروز بیخودکی توی اینستا و سایتای شاعرانه چرخیدم. البته که من کژدار و مریز داشتم زندگیمو میکردم تا اینکه دومرتبه خواب ف رو دیدم که هیچ کدومش جالب نبود و دومی که کلا افتضاح بود. خلاصه هیچی ازم برنمیاد و آشفته شدم... خدا بخیر کنه این حال منو...
راستی سی دی های پیر هم خراب بودن حتی از لپ تاپ منم خرابتر و خبری از پشتیبانی نشده. منم جراحی رو اوردم میخونم چیکار کنم؟! جهادی بعدی هم هدایتی گفت رو هواست.
خدایا حال منو خوب کن خواهش میکنم....