چشم هامو میبندم، باقی عمرمو میدم که فقط یک روز کامل توی حرمت باشم.
جلوی صحن انقلاب... بوی حرم میاد، صدای نقاره خونه... صدای جمعیت صدای بهشت صدای دلتنگی
آقا جونم سلام!
اندازه همه دنیا میخوام حرمتو، آغوش مهربونتو
میدونی چند ماهه داریم دور از شما توی جهنم سرمیکنیم. نه که خدایی نکرده بخوام ناشکری بکنم و نعمت ها رو ندیده بگیرم نه! اما دنیایی که توش زیارت اربعین و صحن حرم امام رضا دست نیافتنی باشه، بخدا قابل تحمل نیست...
و ما داریم غرق میشیم، داریم گم میشیم ،داریم تموم میشیم آقا جونم... مثل بچه ای که توی بازار سرگرم دیدن اسباب بازیا شده و دست باباشو ول کرده. باباجونی شما میاین دنبالمون مگه نه؟
شما سربه هواییای این بچه گم شده رو میبخشید و دوباره بغلش میکنید مگه نه؟
امام رضا جونم...عزیزترین جانم! من و دوستام و بقیه مردم گم شدیم... همه حالمون بده. زخمی شدیم آقا جونم. نشستیم گوشه بازار زخمی و خسته. میدونیم که شما میاید دنبالمون. با همون عشقی که شما بهمون دمیدید داریم زندگی رو میگذرونیم.
آخ آخ آخ امااااااااان امان از دلتنگی امان از قلبی که سیاه شده و دلی که هنوز اسم شما میاد میلرزه. قسم به آرامش کفترای گنبدطلاتون، به نسیم بهشت توی صحن و سراتون، به دلهای دخیل بسته به پنجره فولاد و نگاه های گره خورده به ایوون طلاتون، قسم به لبهای لرزون زائرا و بغض های شکسته در گلو و نگاه های خیس مردم پای تلویزیون... ما رو دعوت کنید یه بار دیگه به مشهدتون. بهمون ببخشید نگاه و آغوش و مسیر سبزتون رو برای یک عمر.... آخه مگه از خاندان کریم جز این انتظار میره.... الهی من قربون خاک پاتون بشم آقا جااااان جانانم.
....