گفتی موهامو کوتاه کردم. میرفت تو چشمام اذیت می‌کرد.

زیر لب گفتم قربون موهات و چشات بشم دلبر...

گفتی عه! ببین هرچقدر میگم تو غذای من فلفل نریزین؛ نمیتونم تند بخورم؛ بازم ادویه میزنن. اخم کرده بودی و غر میزدی!

لبخند زدم و فکر کردم چطوری میشه یکی غر زدنش هم اخمش هم غذا خوردنش هم خوشمزه باشه؟

ورزش دور رودخونه؟ جدی؟ چرا منو نمیبری؟! قوانین رو رعایت میکنم :) امیدوارم توام رعایتشون کنی.... یا نه، راستش دعا میکنم نتونی! چه نتونستن باشکوهی! بعد تموم قانون‌ها رو برام بشکنی... 

دلم برات تنگ میشه. و هربار بیشتر بوی تو رو میدم...